اختلال خوردن

بهبود بیماران مبتلا به اختلال خوردن و اختلال PTSD به صورت همبود

درمان بیمارانی که به صورت همبود از اختلال خوردن و اختلال استرس پس از سانحه رنج می‌برند، چالش برانگیز است. روش‌های متنوع درمانی، اغلب منجر به نتایج ضعیف می‌شود. در یک پژوهش به روش کنترل تصادفی، تأثیر نوروفیدبک ILF را بر روی این اختلالات بررسی کردند. سؤال پژوهشگران این بود که آیا اضافه شدن نوروفیدبک با فرکانس پایین (ILF) تا چه حد می‌تواند باعث کاهش علائم شود؟ در ادامه راجع به روش انجام این پژوهش صحبت می‌کنیم.

اختلال خوردن (Chronic Eating Disorder)

اختلال خوردن به دو شکل پرخوری عصبی و یا بی‌اشتهایی عصبی مشخص می‌شود. بی‌اشتهایی عصبی با کاهش وزن یا تلاش مداوم برای کم وزن ماندن همراه است. در واقع فرد وعده‌های غذایی خود را محدود می‌کند و برای مقابله با افزایش وزن، اقداماتی مانند استفراغ یا ورزش بیش از حد انجام می‌دهد. حتی با وجود کمبود وزن، افراد مبتلا اغلب خود را چاق می‌دانند و از افزایش وزن ترس پاتولوژیک دارند.

بیماران مبتلا به پرخوری عصبی (BN) از افکار زیاد راجع به غذا و شکل بدن و پرخوری مکرر با از دست دادن کنترل رنج می‌برند. در این افراد به علت عدم وجود اقداماتی برای مقابله با افزایش وزن، این افراد اغلب با چاقی دست و پنجه نرم می‌کنند.

 

اثرات اختلال خوردن

اختلالات خوردن (ED) باعث رنج شدید می‌شود و با اختلالات شدید و کاهش‌ امید به زندگی همراه است. میزان مرگ و میر برای بی‌اشتهایی عصبی (AN) یک و نیم برابر  پرخوری عصبی (BN) است. طبق DSM-۵ (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۱۳)، ED در زنان شیوع ۱۲ ماهه‌ای دارد.

نتایج درمان برای ED، به ویژه AN، رضایت بخش نیست. اسمینک و همکاران نرخ بهبودی ۵ ساله را ۶۹% برای AN و ۵۵% برای BN یافتند. در حالی که Steinhausen نرخ بهبودی مادام العمر را برای AN در بزرگسالان کمتر از ۵۰% گزارش داد.

 

بهبود اختلال پرخوری
بهبود اختلال پرخوری

ارزیابی و معاینه بیماران مبتلا به اختلال خوردن

این پژوهش از افرادی شامل می‌شود که به صورت همزمان و یا همبود (Comorbid) مبتلا به اختلال خوردن و استرس پس از سانحه (Post-Traumatic Stress Disorder) شده بودند.

در ابتدا و در پایان درمان، همه شرکت‌کنندگان پرسشنامه‌ای را تکمیل کردند. این پرسشنامه شامل معاینه اختلال خوردن (EDE-Q) به‌عنوان معیار آسیب‌شناسی روانی اختلال خوردن و تأثیر تغییر مقیاس رویداد (IES-R) به منظور ارزیابی علائم استرس پس از سانحه است. تغییرات در نمرات EDE-Q و IES-R تأثیرات اولیه را تأیید کرد و این در حالی است که افزایش شاخص توده بدنی در بیماران کم وزن در طول زمان حاصل شد.

 

روش کار:

پژوهشگران، بیماران مبتلا به اختلال خوردن (بی اشتهایی عصبی، پرخوری عصبی، یا اختلال پرخوری) و اختلال استرس پس از سانحه به صورت همبود (N = ۳۶) به دو گروه تصادفی تقسیم کردند. آن‌ها یک برنامه درمانی ثابت را در یک کلینیک تخصصی اختلالات روان تنی گذراندند. گروه مداخله علاوه بر درمان‌های روتین، نوروفیدبک ILF را دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل media-supported relaxation را به عنوان انیمیشن بدون فیدبک مشاهده کردند.

نتایج پژوهش

تأثیرات ثانویه این مداخله استقبال از مزایای روش نوروفیدبک ILF، افزایش موفقیت درمان‌های روانشناختی و کاهش عوارض دوره درمانی بود. در ادامه ارزیابی آماری با آنالیز واریانس اندازه‌گیری مکرر برای پیامد‌های اولیه و با آزمون‌های t و آزمون دقیق فیشر برای پیامد‌های ثانویه انجام شد. در نهایت محققان،‌ نتایج بهتر درمان را در گروه دریافت‌کننده نوروفیدبک ILF تأیید کردند. این نتایج را با توجه به کاهش علائم تروما و پرهیز از خوردن و افزایش وزن بدن بیان کردند.

علاوه بر این، بیمارانی که نوروفیدبک ILF دریافت کرده بودند کلیت روند درمانی خود را مثبت‌تر ارزیابی کردند و عوارض کمتری را در طول درمان تجربه کردند. بیماران بسیار از نوروفیدبک ILF استقبال کردند که به نظر می‌رسد در برخی از جنبه‌های درمان استفاده از ILFکاهش علائم را با کیفیت‌تر کرده است.

یافته‌ها امکان تعبیه این رویکرد درمانی را در یک محیط درمانی ثابت مانند بیمارستان و امکان اجرای پژوهش‌های بزرگتر با قدرت آماری بیشتر را تأیید می‌کنند.

 

لینک مقاله

برای مطالعه مقاله اصلی اینجا کلیک نماید…

مطالب مرتبط
فهرست محتوا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *