تاثیر نوروفیدبک در درمان اختلالات روانی ناشناخته است و سوالات زیادی را برای درمانگران به جای گذاشته است. نوروفیدبک با پروتکلILF جدیدترین روش نوروفیدبک در جهان است که به عنوان یک روش درمانی جایگزین یا مکمل در بسیاری از مطالعات پیشنهاد شده است. مطالعات قبلی نوروفیدبک ILF، از تأثیر این روش بر ادراک ذهنی تمرکز داشت به این صورت که تغییرات روانی مثبتی را پس از جلسات نوروفیدبک گزارش میکرد. اکنون در این مطالعه به این مسأله میپردازد که آیا پارامترهای فیزیولوژیکی عینی نیز تحت تأثیر ILF تغییر میکنند یا خیر؟
نوروفیدبک
بر اساس گزارش منتشر شده توسط مؤسسه ملی سلامت روان (NIMH)، مشکل رو به رشد تجویز داروهای متفرقه و اثربخشی بیش از حد درمان دارویی برای برخی شرایط وجود دارد. علاوه بر این، بهترین نتایج اغلب از ترکیب روشهای درمانی (ترکیب دارو درمانی و نوروفیدبک و… ) به دست میآید. طبق تعریف ارائه شده توسط مؤسسه ملی بهداشت (NIH)، طب مکمل (CAM) دامنه وسیعی از منابع درمانی در دسترس کل جامعه نیست و به طور عمومی از آن بهره گرفته نمیشود.
به عنوان مثال، از فناوری نوروفیدبک به منظور بالابردن سیستم خود تنظیمی مغز استفاده میشود. علیرغم آن که نوروفیدبک نتایج مثبتی از آن در اختلالات صرع و بیش فعالی و عدم تمرکز (ADHD) در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ به دست آمده، در عمل در پزشکی به طور قطعی پذیرفته نشده بود. با این وجود، اکنون تکنولوژی نوروفیدبک رشد بسیاری کرده است که در ادامه راجع آن بیشتر صحبت میکنیم…
عملکرد نوروفیدبک
حدود ۲۷۰۰ مقاله قابل استناد در PubMed برای کلید واژههای نوروفیدبک، بیوفیدبک EEG و نوروتراپی منتشر شده است. در حال حاضر نوروفیدبک با کمی تأخیر وارد جریان اصلی درمان شده است. نوروفیدبک به کلاس فناوریهای رابط کامپیوتری مغز تعلق دارد. زیرا به کاربر اجازه میدهد به سیگنالهای الکتروفیزیولوژیکی مغز خود در زمان واقعی واکنش نشان دهد. الکتروهای سطحی، سیگنال EEG را از سطح سر دریافت میکنند. آن را پردازش میکنند و در قالب فیدبکهای دیداری، شنیداری و لمسی به فرد نمایش میدهد.
برای اطلاع بیشتر میتوانید مقاله نوروفیدبک ILF را بخوانید. (کلیک کنید)
نوروفیدبک با فرکانس پایین (ILF)
در نوروفیدبک با فرکانس پایین (ILF)، هدف فعالیت ریتمیک مغز است که زیر 0.1 هرتز قرار دارد. علیرغم تاریخچه تحقیقات چند دههای، سازماندهی و نقش عملکردی این فعالیت ریتمیک با فرکانس پایین نامشخص باقی مانده است و این موضوع در حال حاضر پس از یک وقفه قابل توجه علاقه پژوهشی جدیدی به خود جلب کرده است.
اصطلاح ILF توسط یک نوروفیزیولوژیست اتحاد جماهیر شوروی Aladjalova در سال ۱۹۵۶ در مقاله خود به نام “تغییرات ریتمیک مادون آهسته پتانسیل الکتریکی مغز” معرفی شد. در این مقاله، او نوسانات مغزی در ناحیه ILF را تشریح کرد و مبنای فیزیولوژیکی احتمالی را برای این پدیدهها پیشنهاد کرد. در ایالات متحده، کار مشابهی توسط کامیا و همکاران دنبال شد.
دامنه ILF نیز در اتریش و آلمان مورد مطالعه بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفت. به این صورت که این بار در پژوهشی تاثیر نوروفیدبک ILF را بر روی EEG بررسی کردند.
ثبت سیگنال EEG از مراجعین
در این مطالعه به این مسأله میپردازد که آیا پارامترهای فیزیولوژیکی عینی نیز تحت تأثیر ILF تغییر میکنند یا خیر؟ پارامترهای فیزیولوژیکی عینی، پارامترهایی هستند که سلولهای مغزی آنها را منعکس میکنند و در EEG قابل تشخیص هستند. در مقاله زیر پژوهشگران از هشت شرکتکننده ۲۱ تا ۵۰ ساله بدون سابقه بیماریهای عصبی یا روانپزشکی بهره گرفتند.
این افراد گزارشهایی در مورد برخی اختلالات فیزیولوژیکی یا روانشناختی داشتند. ۲۰ جلسه نوروفیدبک ILF را انجام دادند.گروه تحقیق، قبل از شروع جلسات و پس از آن، از این افراد EEG و تست Visual Go/NoGo گرفتند. قدرت طیفی نوسانات EEG در قبل و بعد از جلسات مقایسه شد.
نتایج
بعد از برگزاری جلسات و بررسی گزارشات، محققان به نتایجی دست یافتند. به این صورت که افراد شرکتکننده گزارشهایی راجع به بهبودی شکایات بالینی مطرح کردند. علاوه بر آن میزان قابل توجهی افزایش در توان طیفی باندهای فرکانسی ۰-۰. ۵ هرتز در هر هشت شرکتکننده مشاهده شد. این افزایش توان در EEG قبل و بعد از جلسات به وضوح قابل دیدن است. ممکن است این افزایش توان سیگنال EEG، با بهبود و ایجاد تعادل متابولیک مرتبط باشد. اطلاعات کامل مقاله را در لینک زیر میتوانید مشاهده کنید…