در سالهای گذشته تحقیقات بسیاری در مورد مزایای نوروفیدبک در درمان عوارض سکته مغزی انجام شده است. با اینکه حدود شش ماه پس از سکتهی مغزی به طور طبیعی عملکرد مغز کمی بهبود مییابد اما محققان هنوز به دنبال راهکارهایی برای بهبود اولیه و سریعتر عوارض بیماری هستند. در برخی از تحقیقات انجام شده درمان نوروفیدبک تنها یک هفته پس از سکتهی مغزی شروع شد و نتایج مثبتی از آن حاصل شد. در ادامهی این مقاله مطالبی پیرامون بهبود عوارض سکتهی مغزی با نوروفیدبک ارائه میشود. این مطالب بر پایهی تحقیقات علمی است که در سالهای اخیر در کشورهای مختلف صورت گرفته است.
نوروفیدبک در درمان عوارض سکته مغزی
سکتهی مغزی یک نوع آسیب به مغز است که میتواند منجر به ایجاد امواج مغزی غیرطبیعی و نامنظم در مغز شود. زمانی که خون رسانی به هر قسمت از مغز قطع شود یا بسیار کاهش بیابد باعث میشود که دریافت اکسیژن و مواد مغذی قطع شده و همین موضوع میتواند در عرض چند دقیقه سلولهای مغزی را از بین ببرد.
نوروفیدبک نوعی مداخلهی درمانی است که از اوایل سال 2000 برای بهبود عوارض در بیماران مبتلا به سکتهی مغزی مورد استفاده قرار گرفت. این روش، یک درمان غیرتهاجمی است که از کامپیوتر جهت ارزیابی و اصلاح فعالیت مغز استفاده میشود و کمک مینماید برخی از رفتارهای بیمار تقویت شود.
دستگاه نوروفیدبک به بیماران آموزش میدهد که تعداد ضربان قلب، تعداد تنفس، تنش عضلانی و حتی سطح درد را تنظیم نمایند. در طی جلسات درمانی بیماران آموزش میبینند که عوارض پس از سکته مغزی را مدیریت کنند و کیفیت کلی زندگی خود را بهبود ببخشند.
نوروفیدبک چگونه به بهبود عوارض پس از سکتهی مغزی کمک مینماید
نوروفیدبک با کمک بازآموزی آهسته، سلولهای مغز را جهت بازگشت به عملکردهای طبیعی با کمک شرطی سازی درمان مینماید. در واقع فرآیند خود درمانی مغز با کمک نوروفیدبک شدت مییابد. نوروفیدبک میتواند به بازگشت عملکرد امواج مغزی در سطح بهینه کمک نماید.
در واقع نوروفیدبک به بیمارانی که دچار سکته مغزی شدهاند اطلاعاتی در زمان واقعی ارائه میدهد تا فرآیندهای عصبی خود را کنترل کرده و با افزایش آگاهی میزان تواناییهای آنها را جهت خودتنظیمی مجدد افزایش دهد.
برخی از عوارض سکته مغزی که با کمک نوروفیدبک قابل درمان است عبارتند از:
- از دست دادن حافظه و احساس گیجی
- صحبت کردن
- عملکردهای اجرایی
- اختلال در مهارتهای حرکتی مانند راه رفتن و سایر فعالیتهای روزمره
- سردرد
- بی حسی و یا احساس ضعف در بازوها و پاها
- افسردگی
- اضطراب
بیشتر بخوانید: نوروفیدبک یا دارو؟
محدودیتهای بهبود عوارض سکتهی مغزی با نوروفیدبک
هر بخشی از مغز به دلیل مشکلات قلبی و عروقی و یا تروما میتواند دچار سکتهی مغزی شود. بر اساس تحقیقات انجام شده محلی که عارضهی سکتهی مغزی رخ داده است میتواند محدودیتهایی در میزان اثربخشی درمان نوروفیدبک ایجاد نماید. به عنوان مثال اگر محل آسیب مغزی همان قسمتی باشد که به عنوان رابط کامپیوتری مغز (BCI) در درمان نوروفیدبک استفاده میشود ممکن است محدودیتهایی ایجاد شود. درمان نوروفیدبک به غیر مشکلاتی مشابه این مورد که ذکر شد در سایر موارد میتواند به مغز کمک کند تا عوارض پس از سکتهی مغزی را ترمیم نماید.
نوروفیدبک چگونه در بهبود عوارض پس از سکته مغزی تاثیر دارد
به صورت خلاصه این نکته را بدانید که پلاستیسیته مغز یا نوروپلاستیسیته، توانایی مغز جهت اصلاح، ترمیم و شکل دهی مجدد سیستم عصبی را نشان میدهد. در افرادی که در سنین جوانی قرار دارند نوروپلاستیسیته در بالاترین حد خود قرار دارد اما این قابلیت در سنین بالا نیز تا حدودی حفظ میشود. انعطاف پذیری مغز در سنین بالا باعث میشود که ما در تمام دورههای زندگی بتوانیم مطالب جدید یاد بگیریم و با موقعیتهای جدید سازگار شویم. این موضوع زمانی اهمیت دو چندان مییابد که با مشکلاتی مانند سکتهی مغزی مواجه میشویم. با توجه به اینکه سکتهی مغزی باعث از بین رفتن قسمتی از مغز میشود، تغییر مسیر از سمت بخش آسیب دیده شبکه عصبی رمز بازیابی عملکرد بدن و بهبود است.
در همین مرحله نوروفیدبک به عنوان یک کاتالیزور میتواند در روند بهبود عوارض پس از سکتهی مغزی موثر باشد. نورفیدبک مسیرهای عصبی را تغییر میدهد و از طریق نشانههای شنیداری و دیداری به بیماران بازخورد میدهد. بیماران از طریق این بازخورد یاد میگیرند که الگوهای مغزی خود را تشخیص دهند و نسبت به آنها پاسخ مناسب ارائه هند. به بیان دیگر نوروفیدبک میتواند به مغز کمک نماید تا مهارتهای از دست رفته مانند تحرک و تکلم را که طی سکتهی مغزی آسیب دیدهاند را بازیابی نماید.
کلام آخر
با اینکه تحقیقات انجام شده در مورد اثربخشی نوروفیدبک در بهبود عوارض سکتهی مغزی هنوز در مراحل اولیه است با نتایج مثبتی که درمان نوروفیدبک در بهبود عوارض پس از سکتهی مغزی داشته است توصیه میشود به عنوان یکی از مراحل درمان در کنار سایر روشهای درمان مانند فیزیوتراپی برای بیماران در نظر گرفته شود. زمانی که بیماران در طی تمرینات فیزیوتراپی بتوانند بازخورد مناسب در مورد نحوه عملکرد برخی از مناطق مغز را دریافت کنند و فعالیت مغز خود را بهتر درک کنند، کنترل بیشتری بر روند بهبود خود خواهند داشت.